loading...
کلبه خواسته ها
مسعود عبدالهی بازدید : 16 یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 نظرات (1)
اگه سربزير و متفكر و توي خودش باشه، ميگن: افسردگي داره، روانيه، سيماش قاطيه!
اگه بگو و بخند و شاد و شنگول باشه، ميگن: جلفه، دلقكه، هجوه!
اگه چاق و اضافه وزن داشته باشه، ميگن: شكموئه، پرخوره، مال مفت تور كرده!
اگه لاغر و جمع و جور و ميزون باشه، ميگن: كنسه، نخوره، حمال وارثه!
اگه از حقش دفاع كنه و زير بار زور نره، ميگن: جنجاليه، با همه دعوا داره، خروس جنگيه!
اگه از حقش بگذره و گذشت كنه، ميگن: بي عرضه س، حيف نون و دست و پا چلفتيه!
اگه اهل تحقيقات و كتاب باشه، ميگن: اينو، واسه ما شده آقاي مطالعه!
اگه با عيالات متحده ش مشكلي نداشته باشه، ميگن: زن ذليله، زن نگرفته، شوهر كرده!
اگه مرد سالار و حرف، حرف خودش باشه، ميگن: انگار كلفت آورده!
اگه دست به جيبش خوب باشه و به مردم كمك كنه، ميگن: پول پارو ميكنه، اهل زد و بنده!
اگه اهل بريز و بپاش و ولخرجي نباشه، ميگن: پولهاشو انبار ميكنه، جون به عزرائيل نميده!
اگه زبون باز و متملق و چاخان باشه، ميگن: معاشرتيه، فوق العادس، دوست داشتنيه!
اگه راست و درست و بي كلك باشه، ميگن: هيچي نميشه، به درد لاي جرز ميخوره!
مسعود عبدالهی بازدید : 20 یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
مايكل، راننده اتوبوس شهري، مثل هميشه اول صبح اتوبوسش را روشن كرد و در مسير هميشگي شروع به كار كرد. در چند ايستگاه اول همه چيز مثل معمول بود و تعدادي مسافر پياده مي شدند و چند نفر هم سوار مي شدند. در ايستگاه بعدي، يك مرد با هيكل بزرگ، قيافه اي خشن و رفتاري عجيب سوار شد..
او در حالي كه به مايكل زل زده بود گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!» و رفت و نشست.
مايكل كه تقريباً ريز جثه بود و اساساً آدم ملايمي بود چيزي نگفت اما راضي هم نبود. روز بعد هم دوباره همين اتفاق افتاد و مرد هيكلي سوار شد و با گفتن همان جمله، رفت و روي صندلي نشست و روز بعد و روز بعد...
اين اتفاق كه به كابوسي براي مايكل تبديل شده بود خيلي او را آزار مي داد. بعد از مدتي مايكل ديگر نمي تواست اين موضوع را تحمل كند و بايد با او برخورد مي كرد. اما چطوري از پس آن هيكل بر مي آمد؟ بنابراين در چند كلاس بدنسازي، كاراته و جودو و ... ثبت نام كرد. در پايان تابستان، مايكل به اندازه كافي آماده شده بود و اعتماد به نفس لازم را هم پيدا كرده بود.
بنابراين روز بعدي كه مرد هيكلي سوار اتوبوس شد و گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!»
مايكل ايستاد، به او زل زد و فرياد زد: «براي چي؟»
مرد هيكلي با چهره اي متعجب و ترسان گفت: «تام هيكل كارت استفاده رايگان داره.»
پيش از اتخاذ هر اقدام و تلاشي براي حل مسائل، ابتدا مطمئن شويد كه آيا اصلاً مسئله اي وجود دارد يا خير!
مسعود عبدالهی بازدید : 43 یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
آیا می دانستید؟
کسانی که سوار رولر کاستر (قطارهایی که روی ریل های بلند و با شیب زیاد حرکت می کنند) می شوند بیشتر از دیگران در معرض خطر لخته شدن خون در مغز هستند
کسانی که چشمان آبی دارند در شب بهتر می بینند
اسکناس از کاغذ درست نمی شود. از کتان ساخته می شود
ریختن یک قطره کوچک مشروب روی عقرب باعث دیوانگی آنی آن شده و با نیش زدن به خود خودکشی می کند 
در هنگام پوست کندن پیاز جویدن آدامس باعث می شود اشک از چشمانتان سرازیر نشود 
رودخانه ای هفت برابر بزرگتر از رود نیل در زیر این رود در جریان است
آمریکا29% کل سوخت و 33% برق جهان را مصرف می کند
فقط یکساعت استفاده از هدفون باکتری های موجود در گوش را هفتصد برابر افزایش می دهد
 
حشره ای که باعث بیشترین  تلفات جانی برای انسانها می شود پشه است
راست دست ها بطور متوسط 9 سال بیشتر از چپ دستها عمر می کنند
وقتی لبخند می زنیم حداقل سی عضله را به حرکت در می آوریم
بینی سیستم تنظیم هوای بدن است. هوای سرد را گرم و هوای گرم را خنک می کند و مانع از ورود گرد و غبار می شود
مغز انسان از قویترین کامپیوتر جهان بارها پیچیده تر است و 100 میلیارد سلول عصبی دارد 
وقتی کسی می میرد اولین حسی که از کار می افتد شنوایی است
مسعود عبدالهی بازدید : 22 یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

از: خدا
به : تو
تاريخ : امروز
موضوع : خودت
رفرنس نامه : زندگي 
من خدا هستم. امروز مي خواهم به تمامي مشكلات تو
رسيدگي كنم. به كمك تو هم نيازي ندارم. پس روز خوبي داشته باشي ..! من
دوستت دارم و بخاطر داشته باش  وقتي شرايط بنحوي هستند كه تو نمي توني از
پس مشكلاتت بربياي اصلا سعي نكن كه خودت پي راه حل باشي بلكه اونها را
بعهده خداوند بگذار ...! زمانش كه برسد خودم رسيدگي مي كنم ، تمامي
مشكلات حل مي شوند اما در زماني كه من تعيين مي كنم نه زماني كه تو مي
خواهي .. ! وقتي كه مشكلت رو پيش من مي فرستي ديگه دليلي براي نگراني
نيست
بجاي نگراني روي چيزهايي تمركز كن كه الان توي زندگيت داري ، شايد تصميم
بگيري كه اين پيام رو براي يك دوست بفرستي ، متشكرم با اين كار شايد از
طريق جديدي شرايط زندگي اونها رو لمس كني كه تا الان نمي دونستي ..! حالا
امروز يك روز خوب خواهي داشت خدا اكنون تلاش و دست و پا زدنت رو ديده و
دستور مي ده كه ديگه تموم شه ، بركت خدا داره به سمتت مي آد

مسعود عبدالهی بازدید : 25 یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
دوستی می گفت :

خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند ...

تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی !!!

هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود...

هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:

 

استاد همه حاضرند!

و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:

استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!!!

در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند...

امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است :

هیچ کس زنده نیست ... همه مردند !



عشق يعنی وقتی از يكديگر دوريد دلتنگ شويد، اما از درون احساس گرما كنيد چون در قلبتان به يكديگر نزديكيد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    محتوای مطالب و قالب وبلاگ چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 3
  • بازدید کلی : 492